![](http://fardaplus.ir/wp-content/uploads/2019/12/3320746.jpg)
مدتهاست که کارگروهی در وزارت اموراقتصادی و دارایی پیرامون موضوع مالیات بر عایدی سرمایه در حال بررسی و ارائه یک لایحه جدید مالیاتی هستند. مقامات مالیاتی نیز کرارا بحث لغو معافیت های مالیاتی را در پشت لفافه ساماندهی معافیت مطرح و صراحتأ بحث لغو معافیت فعالیت های کشاورزی و صادرات هم مطرح شده است؛ اما ظاهرا آقایانی که دل به سفتهبازی و ثروت کاغذی دلخوش کردهاند، حتی حاضر نیستند در لفظ هم، موضوع شمولیت مالیات بر سهم بازی که مصداق واقعی سفته بازی است را هم مطرح کنند.
در این میان دولت نیز، موضوع معافیت هنرمندان و بازیگران را رسما پس گرفته که برای مردم عادی و قشر زحمتکش و فعالان اقتصادی جای این سئوال کماکان باقی است که اگر قرار است معافیت فعالیت کشاورزی و صادرات حذف شود؛ چرا باید هنرپیشهها و بازیگران میلیاردی و سلبریتیها مالیات نپردازند؛ مگر آنکه فکر کنیم، آقایان دلخوش کردهاند که سلبریتیها موقع انتخابات وارد گود رای آنان شوند. جالب آنکه روابط عمومی سازمان برنامه و بودجه در توجیه اقدام رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی در پس گرفتن لایحه شمولیت مالیات هنرپیشهها و سلبریتی ها مدعی شده «این تصمیم به منظور حمایت از هنرمندان، کمک به بهبود صنایع فرهنگی و تقویت مشاغل فرهنگی و هنری اتخاذ شده است».
در نگاه نخست ممکن است معافیت مالیاتی اصحاب فرهنگ و هنر تصمیمی درست و مترقی در جهت حمایت از فرهنگ قلمداد شود؛ اما با نگاهی دقیقتر متوجه اشکالات جدی این تصمیم میشویم و جای تردید نمیگذارد که معافیت مالیاتی بازیگران تبعیضی ناروا است. مطابق این تصمیم، آن خواننده یا بازیگری که درآمد میلیاردی دارد، از پرداخت مالیات معاف میشود اما فرهنگیان که عموما درآمدی کمتر از ۵۰ میلیون تومان در سال دارند مالیات میپردازند. آیا این تبعیضی ناروا نیست؟
همین مثال به تمامی افرادی که در کشور مالیات میپردازند قابل تعمیم است. چرا یک کاسب جزء باید مالیات بدهد اما یک بازیگر با درآمد میلیاردی از پرداخت مالیات معاف باشد؟ افراد آگاه به بازار محصولات فرهنگی و هنری میدانند گردش مالی این بازار در کشور ما بسیار بالا است که البته مانند عموم مشاغل دیگر عادلانه در میان دستاندرکاران این حوزه توزیع نمیشود؛ اما راهحل آن معافیت همه اصحاب فرهنگ و هنر نیست بلکه میتوان مانند تمامی مشاغل دیگر به منظور اخذ مالیات برای آن کف درآمد در نظر گرفت. مثلا گفته شود افرادی که در سال درآمدی کمتر از ۵۰ میلیون تومان دارند از پرداخت مالیات معاف هستند، نه آنکه همگی را از پرداخت مالیات معاف کنند! آنان که دلخوش کرده اند معافیت صادرات و کشاورزی را حذف کنند ،
آیا مسئولان می توانند پاسخ این سئوال را بدهند که چگونه میتوان تصورکرد کارکنان و کشاورزان زحمتکشی که در بیابان های گرم و هوای میرنده جنوب که در معدن، پتروشیمی ها و مزارع خشک به صنعت و کشاورزی اشتغال دارند، مشمول مالیات باشند اما قشر خاص نورچشمی دولت از مالیات مستثنی شوند. کدام بخش از هنر و هنرپیشگی توانسته تا کنون حتی یک دلار به درآمدارزی کشور بیافزاید که آقایان دل نگران و دلواپس آنان شده اند مگر آنکه این قشر اساسا منابع درآمدی خودرا در خارج مصروف میکنند؟
اگر موضوع باز گشت ارزهای صادراتی به کشور مطرح بوده، باز هم سیاست دولت میتواند مورد بازخواست قرار گیرد تا صادرکنندگان هر روز با صدور بخشنامههای ضد و نقیض مواجه هستند که موجبات بی اعتمادی فعالان اقتصادی را فراهم میکند؛ به علاوه اینکه قرار نیست صاحبان کسب و کار هزینه بیتدبیری وزیان ناشی از اعمال سیاستهای نابخردانه دولت را از طریق ارز صادراتی جبران کنند.
حجم محصول پسته که بعنوان مهمترین قلم صادراتی خشکبار تلقی میشود از ۲۰۰ الی ۲۵۰ هزار تن در سالهای اخیر حتی به ۵۰ هزار تن در سال گذشته هم رسید اما امان از یک همدردی دولت تا چه رسد کمک مالی به خسارت دیدگان اما همین که حجم صادرات، آن هم نه با سیاست های حمایتی که با مرتفع شدن قهر طبیعت افزایش یافت، شمشیر مالیات از غلاف بیرون کشیده شده است.
بعنوان یک فعال اقتصادی هشدار میدهم تداوم فعالیتهای خیزشی برای اخذ مالیات به هر قیمت حتی تا سقف ۲۰۰ هزار میلیاردتومان ( رقمی حدود ۲ بابر حجم فعلی ) آن هم در شرایط که موتور اقتصاد از کار افتاده و تیغ تحریم زیر گلوی فعالان اقتصادی قرار دارد، سیاستی تنشزا خواهد بود و دولت و کشور را با آسیب مواجه خواهد ساخت.
پس تنها راه افزایش مالیات در شرایط کنونی اتفاقا اخذ مالیات از فعالیتهای سفته بازی و فعالیتهایی که اساسا مولد نیستند و حمایت همه جانبه از صنعت و کشاورزی است که در غیر این صورت رشد منفی ۹ درصدی به بیشتر از ده درصد خواهد رسید.
جلیل کاربخش راوری، نائب رییس اتاق بازرگانی استان کرمان